Freitag, 21. Dezember 2007

فوتبال ایران در نظام شاهنشاهی








فوتبال ایران در نظام شاهنشاهی




تب فوتبال پس از سال ها به کشور ما بازگشته و باز ایرانی ها فریادهای فروخفته در حنجرۀ خویشتن را به بهانۀ فوتبال سر می دهند ...
فوتبال در سال های قبل از انقلاب، دلخوشی جوان ها، پیرها، زنان و مردان کشور ما بود. هر دسته و گروهی، تیمی را برگزیده بودند و برای پیروزی آن تیم شادی می کردند. البته در آن سال ها هم گرایشات سیاسی در غالب طرفداری از تیم های فوتبال بروز می کرد و عملاً آنها که مصدق بودند، به نوعی از تیم « شاهین » طرفداری می کردند و حمایت از این تیم نشانی از ملی گرایی داشت وبه هنگام پیروزی تیم ایران بر اسرائیل، این احساسات مجال بروز و ظهور پیدا کرد و مردم شادی ها و پایکوبی ها کردند و به خیابان ها ریختند که هنوز خاطرۀ آن در ذهن چهل ساله های آن زمان وجود دارد




محمد بوقی

یکی از سمبل های فوتبال داغ آن روزها، چهرۀ دوست داشتنی « محمد بوقی » بود که با تعدادی بوق در جایگاهی که متعلق به تیم محبوبش بود، می نشست و به همراه دیگر هواداران با نواختن بوق های ممتد و توأم با دست افشانی هواداران همان تیم به تشویق بازیکنان می پرداخت و آن وفت که تیم ملی ایران در مسابقه ای شرکت داشت محمد بوقی سنگ تمام می گذاشت و بوق او که گاهی تعدادش از ده تا تجاوز می کرد ولوله ای در استادیوم امجدیه و بعدها صدهزار نفری برپا می کرد و الحق در ایجاد طوفان هیجان تماشاگران و درنتیجه تشویق بازیکنان ایران، سهم ارزنده ای پیدا می کرد.
من که سال ها در خارج از کشور بوده ام و بعنوان تماشاچی اکثر مسابقات فوتبال را تعقیب می کرده ام و انواع و اقسام تشویق هواداران تیم ها را اغلب از نزدیک دیده ام، کمتر به تشویقی از نوع کار محمد بوقی برخورد داشته ام، شاید هم وجود داشته است و من آگاه نبوده ام ولی به هرحال برنامۀ کار او سخت خاطره انگیز و کارساز به نظر می رسید. در تابستان سال 1978، بیست و هشت سال قبل که تیم ملی فوتبال عازم آرژانتین بود، محمد بوقی ماتم گرفته بود که وضع مالی اش به او اجازه نمی دهد که بتواند بلیط هواپیمای تهران بوئیس- آیرس را خریداری کند و فدراسیون فوتبال نیز مجوزی برای دعوت از او نداشت و چون هرچه روزهای حرکت تیم ملی نزدیک تر می شد، غم و افسردگی محمد بوقی افزایش می یافت، سرانجام طرفداران فوتبال همت نشان دادند و پولی جمع کردند و یک بلیط رفت و برگشت برای او خریدند تا بتواند همراه تیم ملی فوتبال رهسپار آرژانتین گردد.
محل بازی های جام جهانی فوتبال در شهر « کوردووا » پانصد کیلومتری پایتخت آرژانتین بود. در آن سال تیم ایران در گروهی قرار داشت که هلند و اسکاتلند و پرو در آن بودند.
تیم ملی فوتبال ایران از هلند دو بر صفر شکست خورد. با اسکاتلند یک بر یک مساوی کرد و چهار بر یک به پرو باخت. با اینکه نتیجۀ این مسابقات درخشان نبود ولی صدای بوق محمد بوقی و شعارهای ایران ایران او تمام تماشاگران را تحت تأثیر قرار داده بود.

Keine Kommentare: