آلن راجرز
«آلن راجرز» سرمربى سالهاى رؤيايى پرسپوليس و «فرانک اوفارل» سرمربى سابق تيمملى ديروز حضورى باور نکردنى در ايران داشتند. بعد از مراسم استقبال که در فرودگاه صورت گرفت مصاحبه مطبوعاتى مردان تاريخساز فوتبال ما برگزار شد. مردانى که دفترچه تاريخ فوتبال ايران را به دست گرفته و ورق زدند. ديروز از جمع قديمىها همايون بهزادى و بيوک وطنخواه در مراسم حاضر بودند و قطره اشکهايشان در کنج چشمها نشان مىداد که چقدر آرام و بىسروصدا به گذشته فکر مىکنند.
ياد ايام جوانى جگرم خون مىکرد
خوب شد پير شدم کمکم و نسيان آمد
فوتبال ايران سپاسگزار اين دو عزيز است.»
اوفارل و راجرز در دو مقطع تقريباً همزمان چنان خدمتى به فوتبال ايران کردند که بعد از اين همه سال امروز قابل ذکر و قابل توجه است.
راجرز: ايران براى من بىنظير بود!
آلن راجرز 82 ساله صحبتهاى خود را اينگونه آغاز کرد. «سال 1969 براى اولين بار به ايران آمدم و در تيم پيکان کار کردم که کارخانه ايران ناسيونال آن را حمايت مالى مىکرد.
امکانات اين تيم در دهه 60 ميلادى بسيار عالى و زمين چمن آنها بسيار خوب بود. من در 16 کشور مربيگرى کردهام ولى ايران در بين اين کشورها براى من بىنظير بوده است. 30 سال از ايران دور بودهام اما وقتى فرانک از شهر خودش با من تماس گرفت و گفت «آلن، ايرانىها دعوت کردهاند تا ما به ايران برويم» باور نکردم! فکر مىکردم خواب ديدهام! من با تيم پيکان قهرمان شدم سپس به آمريکا رفتم و در سال 1971 به پرسپوليس آمدم. اگر پيکانىها بازماندههاى شاهين بودند، پرسپوليسىها بازماندههاى پيکان بودند. در تيم پرسپوليس دو بار قهرمان ليگ ايران شدم. ليگ اول تختجمشيد را بدون باخت به دست آورديم. خاطرات ايران را هرگز فراموش نمىکنم.
آنها فرزندان من بودند
من فرانک اوفارل مربى تيمملى ايران هستم!
اوفارل بعد از آنکه جمله فوق را با زبان فارسى ادا کرد به انگليسى ادامه داد: بيشتر از اين نمىتوانم فارسى صحبت کنم. او افزود: با منچسترسيتى در سال 1968 فاتح کاپ انگلستان شدم و سپس سرمربى تيم فوتبال منچستر يونايتد شدم. بعد هم به ايران آمدم وقتى به ايران آمدم تصور مىکردم ايران بهترين جاى دنياست اما همان شب اول برق در تهران قطع شد و من در هتل مجبور شدم چهار دست و پا به اتاقم بروم! با خودم گفتم: اين هم جاى آمدن بود؟!
فقط 3 ماه فرصت داشتم تا تيمملى را به بازىهاى آسيايى ببرم خدا را شکر که با تلاش بازيکنانى مثل قليچخاني، صادقي، پروين، حجازي، عادلخانى و حسن روشن در مسابقات آسيايى 1974 تهران قهرمان آسيا شديم و پرشکوهترين روز ما، روز پيروزى مقابل تيمملى اسرائيل بود. بعد از آن براى کار حشمت مهاجرانى در تيمملى فوتبال ايران برنامهريزى کرديم و قرار شد که مهاجراني، سرمربى آينده تيمملى فوتبال باشد.
هنوز هم بدنسازى برايم مهم است!
مىگفتند که آلن راجرز فقط بدنسازى بلد بوده است و بهجز بدنسازى تاکتيک خاصى را براى موفق ساختن پرسپوليس در آن سالها نداشته است! راجرز در پاسخ مىگويد: اينطور نيست. ما تاکتيک منحصر به فردى در فوتبال ايران ايجاد کرديم که يک تاکتيک هجومى بود با اين حال هنوز هم اعتقاد دارم که بدنسازى در فوتبال حرف اول را مىزند و خوشحالم که مىشنوم پرسپوليس در حال حاضر هم روى بدنسازى حساسيت ويژهاى دارد!
قليچخانى و پروين مىتوانستند
فرانک اوفارل مىگويد: فعاليتهاى فوتبال ايران را طى سالهاى گذشته پيگيرى کردهام. وقتى کريمباقرى به تيم چارلتون آمد به دقت فعاليت او را پيگيرى مىکردم. در زمان ما هم قليچخانى و پروين شايسته بازى در ليگهاى کشورهاى اروپايى بودند. ناصر حجازى هم مدتى به انگلستان آمد و در تست فنى باشگاه منچستر يونايتد شرکت کرد اما سطح فنى او پايينتر از حضور در فوتبال اروپا بود.
اين زوج بىنظير را من ساختم
آلن راجرز گفت: من در فوتبال ايران ابداعات بسيارى را ايجاد کردم اما يکى از مهمترين آنها ايجاد يک زوج بسيار بىنظير در فوتبال ايران بود. «ابراهيم آشتيانى و على پروين» دفاع راست و هافبک راست پرسپوليس يکى از بهترين زوجهاى تاريخى فوتبال ايران بودهاند.
خلاقيتهاى فردى
آلن راجرز در بخشى ديگر از صحبتهايش افزود: در جامجهانى شما نبايد فراموش کنيد که به خلاقيتهاى فردى بايد بيش از همه چيز توجه داشته باشيد، چرا که خلاقيتهاى فردى بازيکنان در مسابقات جامجهانى که تيمها با اساس و ريشه هم آشنا نيستند بسيار مفيدتر و تأثيرگذار خواهد بود!
شش تايىها را فراموش نمىکنم
بازى پرسپوليس- تاج سابق که منجر به پيروزى -6 صفر پرسپوليس بود را هيچگاه فراموش نمىکنم. در آن روز تاريخى باورم نمىشد که پرسپوليس چنين نتيجهاى را گرفته باشد. معجزهاى صورت گرفته بود. ما در آن روز بسيار خوب بازى کرديم و هيچگاه خاطره اين روز خوب را فراموش نمىکنم
تفاوتهاى ژنتيکى
راجرز در تأييد حرف يکى از خبرنگارها مىگويد: راست گفتيد 31 سال قبل من گفتم حاضر نيستم حتى از يک بازيکن تيم تاج سابق در پرسپوليس استفاده کنم! نه از آن جهت که تاجىها بازيکنان بدى بودند! بلکه تنها به اين دليل که چلسي، چلسى است و منچستريونايتد، منچستر يونايتد و اين 2 تيم آنقدر تفاوت ژنتيکى دارند که بازى کردن يکى از تيم آبىها در قرمزها باورنکردنى و مشکل است.
برويد از فدراسيون فوتبال انگلستان بپرسيد!
فرانک اوفارل در پاسخ يکى از خبرنگاران که از او پرسيده بود چرا فدراسيون فوتبال انگلستان به جاى استفاده از مربى انگليسى از يک مربى سوئدى استفاده مىکند، مىگويد: من هم دليل اين امر را نمىدانم اما بايد از فدراسيون فوتبال انگلستان بپرسيد که چرا اين گونه عمل کرده است . من هم در واقع با انتصاب مربى خارجى در فوتبال انگلستان کاملاً مخالف هستم .
Keine Kommentare:
Kommentar veröffentlichen