Montag, 10. Dezember 2007

علی عبده حرف های ناگفته


علی عبده بنيانگذار پرسپوليس


علی عبده پسر شیخ محمد عبده اولین دادستان دوران رضاشاه بود. شیخ محمد عبده صاحب چهار فرزند پسر به نام های جلال، مهدی، حسین و علی بود. در واقع خاستگاه علی عبده، یک خانواده کاملاً مذهبی بود. جلال عبده برادر بزرگ علی عبده نماینده ایران در سازمان ملل بود و بعدها از طرف این سازمان چهار سال به عنوان حاکم گینه بیسائو انتخاب شد. علی عبده سال ها در امریکا زندگی می کرد. او با توجه به موقعیت اجتماعی خوبی که در امریکا داشت، از مزایای پاسپورت امریکایی استفاده می کرد. علی عبده در امریکا ورزش بوکس را به صورت جدی تعقیب می کرد. او به عنوان یک تبعه امریکا1 در سال 1950 و 1952 در دو وزن مختلف قهرمان بوکس واشنگتن شده بود. بعد از فعالیت ورزشی، او در سال های 1953 تا 1955 به عنوان رئیس امور ورزش ارتش امریکا در واشنگتن انتخاب شد و در سال های بعد مسوولیت فدراسیون والیبال واشنگتن را به عهده گرفت. کار تا آنجا پیش رفت که می گفتند او در ارتش امریکا در جنگ ویتنام هم شرکت کرده است، ضمن آنکه آنچه باز هم از او گفته می شود آن است که علی عبده بعد از پشت سر گذاشتن دوران کودتای 28 مرداد 1332 و استحاله تدریجی امریکا به جای انگلستان در ایران، به کشور خود بازگشت و در ایران ضمن فعالیت های مختلف تجاری و اقتصادی که داشت اقدام به تاسیس شرکت سهامی (C.R.C) کرد. خود او یکی از سهامداران عمده این شرکت بود و جالب آنکه نفراتی مثل ارتشبد محمد خاتمی و فاطمه پهلوی دختر رضاشاه از عصمت دولتشاهی هم از نفرات دیگر سهامدار بودند. محمد خاتمی فوتبالیست سابق تیم ملی و خلبان اختصاصی محمدرضا بود. او در جریان کودتای 28 مرداد خلبان شاه بود و موفقیت او در این دوران باعث شد که بعد از کودتا به سمت فرمانده نیروی هوایی برسد و از درجه سروانی به درجه ارتشبد برسد و بالاتر از همه آنکه ازدواج او با خواهر کوچکتر محمدرضا در واقع نوعی دستخوش بود، ارتشبد خاتمی بعدها در یک سانحه هوایی کشته شد و همه ساله به یاد او مسابقات فوتبالی در سطح کشور برگزار می شد. شرکت CRC تاسیسات بولینگ را بنا نهاد. بولینگی که ابتدا در منطقه اوین تشکیل شد و بعدها در محل جاده قدیم شمیران اسکان یافت (مجتمع تفریحی- ورزشی شهید چمران امروز،) که بین انتخاب این مکان بین او و آذر ابتهاج نماینده مجلس و همسر ابوالحسن ابتهاج رئیس سازمان برنامه و بودجه و رئیس کارخانجات سیمان اختلاف افتاد و عمال ابتهاج یک بار علی عبده را در خیابان با چاقو مضروب کردند، در مورد نحوه حمله عمال ابتهاج به علی عبده حکایت جالبی وجود دارد. این اتفاق در خیابان مفتح امروزی رخ داد. علی عبده توسط دو نفر مضروب می شود. ماشینی از امریکایی ها که او را می شناختند فرا می رسند و او را به اتفاق یکی از ضاربین به سوی بیمارستان می برند. در حالی که چاقو هر آن در کمر علی عبده خطر مرگ را تداعی می کرد و فشار خون عبده به چهار رسیده بود، عبده بعد از آنکه ضارب را به کلانتری هفت برد، در بیمارستان هشترودی بستری و از مرگ حتمی نجات پیدا کرد. به هرحال شرکتی که در سال 1335 بنا نهاده شده و تشکیلات بولینگ را برپا کرده بود در سال 1342 اقدام به تاسیس باشگاه پرسپولیس کرد. پرسپولیس فعالیت خود را در زمینه بولینگ، والیبال و بسکتبال آغاز کرد و فعالیت خود را در فوتبال با روانه کردن یک تیم ضعیف و معمولی حاضر در مسابقات فوتبال دسته سوم باشگاه های تهران آغاز کرد. بعدها داستان انحلال شاهین در سال 1346 پیش آمد و بعد از انحلال شاهین و ظهور پرسپولیس علی عبده بود که تاریخ جاویدان یک تیم ورزشی بزرگ شکل گرفت. در مورد علی عبده حرف های ناگفته بسیاری وجود دارد که قطعاً یک دهم آن حرف ها هم در این مقوله ورزشی مورد بررسی قرار نگرفته است. می گویند او با وجود آنکه سال ها در ینگه دنیا زندگی کرده بود، اما یک مدیر دلسوز و لوطی صفت بود. او روزی در محل بولینگ، صفر ایرانپاک را به علت یک مساله انضباطی چنان با سیلی استقبال کرد که ایرانپاک بر روی زمین افتاد. روزی دیگر او یکی از کارمندان باشگاه که دچار بیماری صعب العلاجی بود را با هزینه شخصی به انگلستان فرستاد.2 تا درمان او در آنجا انجام شود. در حالی که سرایدار بی بضاعت باشگاه در مدت درمان در ویلای شخصی اقامت داشت و بر بهترین اتومبیل های دنیا سوار می شد. او هدایای خاص و ویژه یی را در آن زمان برای بازیکنانی که ازدواج می کردند در نظر می گرفت و سجایای پهلوانی را تمام و کمال به رغم سال ها زندگی در کشور امریکا داشت. تاسیسات بولینگ عبده و باشگاه پرسپولیس در سال 56 آتش گرفت. در همین دوران بود که بیمه خسارت این آتش سوزی را به عنوان سهم فاطمه پهلوی به او داد و سر علی عبده که در این دوران در حدود 50 سال داشت بی کلاه ماند. عبده سپس به امریکا رفت و در سال 1358 درگذشت. او در تنهایی و سکوت از دنیا رفت تا فراموش کنیم که خواه ناخواه او بخش عمده و فراموش نشدنی از فوتبال ایران و پرسپولیس بود که خدمات واقعاً ارزنده یی را برای فوتبال مملکت و پرسپولیس انجام داد. پی نوشت؛1
- او در پاسپورت امریکایی به نام آلن مورگان شناخته می شد.2- جواد الله وردی در این مورد می گوید؛ «محمود رشتی سلمانی باشگاه روماتیسم قلبی گرفته بود. علی عبده او را جهت معالجه به انگلستان فرستاد و در انگلستان او را در خانه شخصی خود اسکان داده بود و به بهترین وجه ممکن از او پذیرایی می کرد و محمود، فاصله بین خانه عبده و بیمارستان را با رولزرویس علی عبده طی می کرد.»

Keine Kommentare: